هامون و خانوادهاش دو سال پیش از افغانستان به ایران مهاجرت کردند تا زندگی جدیدی را آغاز کنند. هامون آن زمان پنج سال داشت و خانوادهاش استان سیستان و بلوچستان را برای ادامه زندگی خود انتخاب کردند. در این مدت، پدر مشغول کار روزانه بود و مادر هم از فرزندانش مراقبت میکرد اما حدود دو هفته پیش، پدر و مادر هامون ناخواسته دربرابر تصمیمی سخت قرار گرفتند و با اهدای اعضای بدن فرزندشان به بیماران موافقت کردند و پیکر او به تهران منتقل شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همزمان با
انتقال هامون اورژانسهوایی در دو عملیات دیگر قلب دو اهداکننده را از گیلان و یزد به تهران منتقل کرده تا ناجی دو بیمار شوند. محمدعمر نورزهی، عموی هامون در گفتوگو با جامجم میگوید: «دو هفته پیش هامون بالای درخت رفت تا خرما بچیند اما ناگهان از آن ارتفاع به پایین سقوط کرد. در مدتی که هامون پایین درخت افتاده بود، هیچکس از او خبر نداشت. ۳۰ دقیقه بعد از حادثه،
خانواده برادرم که متوجه نبودن هامون شده بودند، دنبال او گشتند و سرانجام برادرزادهام را در حالی که پایین درخت و روی زمین افتاده بود، پیدا کردند. هامون به
بیمارستان خاتمالانبیای شهرستان ایرانشهر منتقل شد. پزشکان بعد از معاینه هامون گفتند او در اثر سقوط از ارتفاع خونریزی مغزی کرده و باید عمل شود. برادرزادهام را به اتاق عمل منتقل و او را جراحی کردند. بعد از تمام شدن جراحی، دکترها گفتند عملش موفقیتآمیز بوده اما سطح هوشیاریاش پایین است.» خانواده هامون دست به دعا برداشتند و از خدا خواستند به هامون کمک کند. لحظات بهسختی سپری میشد و پدر و مادر هر لحظه منتظر بودند یکی از پزشکان خبر خوش به هوش آمدن هامون را به آنها بدهد اما انتظارها بیفایده بود: «هامون پنج روز در بیمارستان بستری بود و در این مدت، سطح هوشیاریاش به عدد ۳ افت کرد. باتوجه به سطح پایین هوشیاری، پزشکان به خانوادهاش گفتند او دچار مرگ مغزی شده، دیگر به هوش نمیآید و تنها با دستگاهها و تجهیزات پزشکی زنده است. پزشکان به من گفتند از شما درخواستی داریم؛ اینکه اگر موافق باشید و رضایت دهید، او برای اهدای عضو به هموطنان افغان خود به بیمارستانی دیگر منتقل شود. من این موضوع را با برادرم در میان گذشتم و پدرش هم بدون هیچ مخالفتی گفت من که فرزندم از دست رفته، حداقل اعضای بدنش را ببخشیم تا پدر و مادر دیگری مثل ما داغدار نشوند. مادر هامون هم مشکلی با این قضیه نداشت و برای اهدای عضو رضایتش را اعلام کرد.» با اعلام رضایت خانواده، هامون با آمبولانس به بیمارستان سینای تهران منتقل و طی یک عمل جراحی دو کلیه و کبدش اهدا شد: «پدر هامون از تصمیمی که گرفته، بسیار خشنود است و میگوید با این کار جان دو نفر را نجات داده است.» غم فراغ هامون شاید برای خانوادهاش سخت باشد اما آنها خوشحال هستند که با بخشش بزرگ خود به سه بیمار زندگی دوبارهای بخشیدهاند و آنها را از غم و رنج بیماری رها کردهاند. پدر و مادر هامون دوست دارند با دریافتکنندگان اعضای بدن فرزندشان دیدار کنند. ۳ انتقال هوایی اعضای اهدایی بدن طی ۳ روز متوالی کبد وکلیههای هامون کوچک در فهرست اعضایی بود که نه به شکل زمینی بلکه بهصورت هوایی باید بهسرعت به بیمارستان مورد نظر منتقل میشد. جسم کوچک او در حالیکه توسط پزشکان و دستگاههای پزشکی متعدد حمایت میشد، با بالگرد به بیمارستان منتقل شد تا به بیماران نیازمندی که چشم به راه اعضای بدن او بودند، پیوند بخورد. علاوه بر کبد و کلیههای او، دو قلب اهدایی دیگر نیز طی دو روز متوالی بهصورت هوایی به مقصد انتقال یافتند. دکتر امیرحسام علیرضایی، رئیس مرکز مدیریت پیوند و درمان بیماریهای وزارت بهداشت در این باره گفت: یکی از راههای هدر نرفتن ارگانهای حیاتی، انتقال هوایی این ارگانهای از مراکز فراهمآوری اعضای پیوندی جهت پیوند اعضا به بیماران اورژانسی نیازمند دریافت عضو بهویژه قلب و کبد است. برهمین اساس، طی دو روز دو قلب اهدایی از طریق انتقال هوایی جهت پیوند به بیماران نیازمند به تهران منتقل شد. وی ادامه داد: با مدیریت مرکز مدیریت پیوند و درمان بیماریهای وزارت بهداشت و همکاری سازمان اورژانسکشور، واحدهای شناسایی و فراهم آوری اعضای پیوندی دانشگاههای علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایرانشهر، گیلان و یزد طی دو روز دو مورد انتقال هوایی قلب و یک مورد انتقال اهداکننده مرگ مغزی صورت گرفته است. یکی از قلبها در ۵شهریور۱۴۰۲ از بیمارستان رازی رشت به بیمارستان مسیح دانشوری و قلب دوم در۶شهریور از بیمارستان شهید رهنمون یزد به بیمارستان شهید رجایی تهران منتقل شد. سومین انتقال هم مربوط به انتقال اهدا کننده(هامون) بود که از ایرانشهر با هواپیما به تهران منتقل شد. کبد اهداکنندگان مرگ مغزی نیز در بیمارستانهای شهر مبدأ به دیگر بیماران نیازمند پیوند اعضا اهدا شد.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: اهدای عضو
مرگ
بیمار
تهران منتقل
تهران منتقل شد
انتقال هوایی
خانواده اش
پدر و مادر
اعضای بدن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا
منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۷۵۹۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کودکان گمشده غزه؛ در حسرت دیدار پدر و مادر
لیان و لانا شحبیر، دو دختر فلسطینی هستند که در جریان کوچ اجباری اهالی غزه از مناطق شمالی به جنوب نوار غزه از خانواده خود جدا شدند و اکنون بیش از ۴ ماه است که در حسرت دیدار والدین خود به سر می برند. - اخبار بین الملل -
به گزارش سایت عربی خبرگزاری تسنیم، «لیان» و «لانا» دو کودک فلسطینی ساکن نوار غزه، در جریان مهاجرت از مناطق شمالی به جنوب غزه از اعضای خانواده خود جدا شده اند و اکنون به تنهایی در منطقه جنوب غزه در انتظار پیدا کردن والدین خود به سر می برند.
.
لیان در گفتگو با خبرنگار تسنیم می گوید: به همراه خانواده در حال خروج از شهر غزه بودیم که ناگهان متوجه شدیم در میان جمعیت آوارگان هستیم و از خانواده مان جدا شده ایم. به دلیل بمباران ها به مسیر خود به سمت جنوب غزه ادامه دادیم و والدین مان را گم کردیم. اکنون چهار ماه است پدر و مادر خود را ندیده ایم. آرزوی من و خواهرم دیدن و شنیدن صدای پدر و مادرمان است.
«صبحی البنا»، جوان فلسطینی نیز در جریان حمله ارتش اسرائیل به بیمارستان شفا، به اجبار از مادر و برادر مجروحش جدا شد و اکنون از سرنوشت آنها بی اطلاع است.
این جوان فلسطینی در گفتگو با خبرنگار تسنیم در غزه گفت: صهیونیست ها ساعت 3 نیمه شب به بیمارستان حمله کردند. برادرم مجروح و بستری بود. مردان و زنان را به اسارت گرفتند و ما را به سمت مناطق جنوبی آواره کردند. برادرم ظاهرا همچنان در بیمارستان بستری است اما از سرنوشت او خبری ندارم.
آخرین وضعیت از گورهای دسته جمعی بیمارستان ناصرقطع عضو؛ سرنوشت تلخ کودکان معصوم فلسطینی
بسیاری از خانواده های فلسطینی در نتیجه ادامه حملات، قتل عام، و اختلال در شبکه های مخابرات و ایست و بازرسی های نظامیان صهیونیست، از سرنوشت یکدیگر بی اطلاع هستند و این مسئله به بحران انسانی جدیدی در غزه تبدیل شده است.
انتهای پیام/